در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد | حالتی رفت که محراب بفریاد آمد | ۱۶۰ | ||
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار | کان تحمّل که تو دیدی همه بر باد آمد | |||
باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند | موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد | |||
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم | شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد | |||
ای عروس هنر از بخت شکایت منما | حجلهٔ حسن بیارای که داماد آمد | |||
دلفریبان نباتی همه زیور بستند | دلبر ماست که با حُسن خداداد آمد | |||
زیر بارند درختان که تعلّق دارند | ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد | |||
مطرب از گفتهٔ حافظ غزلی نغز بخوان تا بگویم که زعهد طربم یاد امد | ||||
سه شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۴۶ ب.ظ
۹۹/۰۹/۰۴
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.